روژینا دنیای مامان و باباروژینا دنیای مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

دنیای مامان وبابا

دوسال و نیمه شدن دخملی

سلام سلام نفس کوچولوی مامان  دوسال و نیمه شدنت مبارک پرنسس کوچولوی من . خدا رو سپاسگزارم بخاطر وجودت. سلامتیت و شیرین زبونیهات و همه چی. دختر 2 سال ونیمه ی من 9 اردیبهشت 1394 با بابا ومامانی رفتیم شمال تا باقی مانده کارهای خونه مامانی رو انجام بدیم عسلم اون چند روز تعطیل بود  و چون چهارشنبه رفته بودیم تا شنبه بابا پیشمون بود و شنبه بخاطر کارش برگشت و منو مامانی و شما اونجا موندیم و ماهم سه شنبه با اتوبوس اومدیم تهران.و بابا اومد ترمینال دنبالمون .زمانی که بابا پیشمون بود رفتیم بیرون و کلی بهمون خوش گذشت که عکسهاشو برات میذارم         بین راه تو رستوران افتاب درخشان.  ...
27 ارديبهشت 1394

یه سه شنبه ی خوب

عزیز دلم خیلی وقت بود که درسا جون و مامان ارزو رو ندیده بودیم .اما از طریق مجازی با هم ارتباط داشتیم و دلمون خیلی برای هم تنگ شده بود و قرار شد که 3 شنبه 8 اردیبهشت درسا گله و مامانش بیان خونمون و شما دوتا وروجک باهم بازی کنید و منم برای نهار دعوتشون کردم و تقریبا ساعت 1 بود که اومدند خونمون و شما تا همدیگر دیدید ذوق کردید و شروع کردید به بازی . اول ازهمه رفتید تو اتاق خواب ما و پریدید رو تخت و خوشحالی خودتون رو نشون میدادید و بعدش هم رفتید تو اتاق شما و کلی بازی کردید و بهم ریختید .         روژینا داره به درسا میگه که دستتو بذار زیر چونه ات و ژست بگیر      ...
22 ارديبهشت 1394

بای بای پوشک .

سلام بالاخره پروژه از پوشک گرفتن دخملی ماهم با موفقیت روبه رو شد. هوراااااااااا . استارت از پوشک گرفتن از 20 بهمن 1393 در حالی که روژینا گلی ما دوسال و دو ماه و 29 روزه بود زده شد . تصمیم برای پوشک نکردن دخملک از شب قبل شروع شد و وقتی دیدم که روژینا برای پی پی کردن باهام همکاری کرد منم تصمیم گرفتم از فرداش دیگه پوشکش نکنم . صیح بعد از صبحانه پوشکش رو باز کردم و بهش گفتم که دیگه باید بری دستشویی و تو دستشویی کارت رو انجام بدی. طفلی دخملک هنوز نمیدونست که چطور باید خودش رو نگه داره و با مفهوم جیش کردن اصلا اشنا نبود و به همین دلیل تا ظهر چند باری کار خرابی کرد . و عصری هم بعد از بیدار شدن و تشویق های بابا نادر بالاخره تو دستشویی کار...
17 ارديبهشت 1394
1